شروینشروین، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

هدیه ای از بهشت

سوغاتی بابایی

پسر گلم اینها سوغاتیهای بابا جون واسه شماست  بابایی سفر کاری رفته بود و وقت نکرده بود بره خرید اینهارو از فرودگاه واسه گل پسرش خریده بود  مرسی بابایی مهربون   هر 2تا کادوت رو خیلی دوست داری اولی لوگو شهرسازی هستش ازمون میخوای که واست درست کنیم کلی تلاش میکنیم یک شهر خوشگل میسازیم شما هم سریع خرابش میکنی و میزنی زیر خنده حتی نشد که یک عکس ازشون بگیرم بعد هم جمعشون میکنی میذاری توکیفشون کلی ذوق میکنی این عطر لکسوز رو هم بابایی واسه من اورده ... ...
9 دی 1392

یلدا92

عزیزدلم امسال یلدا شنبه شب بود دقیقا همون روز مامان امتحان میانترم زبان ترمE2رو داشت خاله ندا هم با عموپرویز رفته بودن تهران که واسه مغازه عمو صندلی کودک و....بخرن چون مامان نصرت پاش درد میکرد امسال گفتم اونها بیان خونمون دایی عباس با مامان نصرت اینها اومدن منم تا 7.30شب کلاس بودم وچون 2روز اخر رو خیلی درگیر خوندن بودم نشد که کار خاصی انجام بدم خیلی هولهولکی با کمک بابایی و دایی جون سفره رو اماده کردیم هندونه کار بابایی هستش واسه شام هم کباب از بیرون گرفتیم منم برنج زعفرونی و سالاد وژله انار درست کردم دایی و مامان نصرت اینها هم واست دفترنقاشی و کتاب رنگ امیزی..پاک کن -تراش-پاستیل روغنی-مدادرنگی کادو دادن ازت فی...
2 دی 1392
1